کجا رفتی که دلتنگم برایت
برای لحظه ای از خنده هایت
به دریای نگاهم ساحلی نیست
که جاماند برایم رد پایت
وامشب در کنار قاب خالی
دلم را میکشانم در هوایت
تو می ایی،نه!دروغ است
تفال هم زاده ام با نامه هایت
ومن کشتم رقیبت،دفترم را
اجابت کرده ام ایا دعایت
دوباره نامه من بی جواب است
تو می سوزانی ان را در نهایت
کجاهستی که دلتنگم برایت
برای تو،برای شانه هایت